از حرف ها ساده مگذر
از شعر ها
از داستان ها
از رویا ها
خواب ها
خیال ها
آوا ها
و حتی سکوت ها
ساده
مگذر...
گفته بودم در سکوت شب ها
آواهایی
مثل خیالی دور
در خواب هایم
رویا میسازند
و داستان هایشان
میشود شعر های من؟
شعر هایی که با تو حرف میزنند؟
ساده مگذر...
+حرف هارا لایک نمیکنند گوش میکنند ،درک میکنند...
++بدون مخاطب
۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۵
۱
۰
ف.ع
رود راهی شد به دریا، کوه با اندوه گفت
می روی
اما بدان
دریا ز من پایین تر است...
-فاضل نظری
۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۵۴
۰
۰
ف.ع
۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۲۰
ف.ع
چقدر دلم هوای نمایشگاه کتاب را کرده است :(
شرمنده دل من
به همین کتاب فروشی ها اکتفا کن...!
۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۵۸
۱
۰
ف.ع
باران می بارد
از آن باران های بهار
که سرد نیست
که میتوانی آغوشت را برای تک تک قطره هایش باز کنی
از آن باران ها که صبح می آیند
لب پنجره مینشینند
و تمام اتاقت را بارانی میکنند
و صدایشان
تمام خواب صبحگاهت را فرا میگیرد
باران
این چه رازی ست که هر بار بهار
با صدای دل ما می آیی؟
که تمام شهر آبی ست؟
باران
از آسمان تحفه ای بیار
ارمغان سرسبزی کافی نیست
آه باران
ب ا ر ا ن
و رنگین کمانی که پل زد
میان آسمان و زمین
باران
بیا بر پل رنگین
گذر کنیم
شاید آنسوی رنگین کمان
آسمان رنگ دیگری باشد...
۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۲۶
۰
۰
ف.ع
بعضی آدم ها هم هستند
به دردسر و ناراحتی و...عادت دارند انگار!
اگر این موارد هم نباشند خودشان میروند دنبالش!
۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۵۹
۰
۰
ف.ع
این دل به کدام واژه گویم چون شد
کز پرده برون و پرده دگر گون شد
بگذار بگویمت که از ناگفتن
این قافیه در دل رباعی خون شد ...
۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۳۹
۰
۰
ف.ع
تو بعداز مدت ها به حرفم هایم رسیده ای
مدت هایی که دیگر دیر شده اند
مدت هایی که باید جور دیگری رقم میخوردند
خودت خواستی چشمانت را ببندی و جلو بروی
منکه گفته بودم سنگ است آخرش
سنگ هایی که جلوی پایت هستند
سنگ هایی که بر سرت اصابت خواهند کرد
تو
خودت اینطور خواسته ای
خود خودت
و چقدر دیر به حرف های من رسیده ای!
دیر است ...
۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۵۱
۰
۰
ف.ع
۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۲۵
ف.ع
از غم نیاموزی چرا ؟ ای دلربا! رسم وفا
غم با همه بیگانگی
هرشب
به ما
سر میزند...
فریدون مشیری
۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۵۶
۰
۰
ف.ع
دلخوشی ها کم نیست
چشم های بصیرت خاموش
و زمان زودتر از ثانیه ها میگذرد
پسرک خاطره را که مرور کرد، خمید...
۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۱۳
۰
۰
ف.ع
از بیماری فقر حوصله رنج میبرم
و کسی قرص های حوصله ام را دزدیده!
۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۵۹
۰
۰
ف.ع
شاعران
یا عشقی خواهند یافت
یا عشقی خواهند ساخت...
بی عشق شعر گفتن محال است محال...
۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۰۲
۱
۰
ف.ع
و انگار سنگی
مقابل چشمه ی کلمه ها
پا فشاری میکند
که جاری نمیشوند کلمات
که کلمات به هم نمی پیوندند
که جمله ها ساخته نمیشوند
که این دریاچه
کلمه کم دارد
جمله کم دارد
.
.
.
خواب دیدم هفت پاک کن
هفت کلمه را پاک کردند
به گمانم خشکسالی عظیمی ست
هفت روز
هفت ماه
هفت سال
هفت...
و شاید
برای هفت قرن
حرف ها
خشک شوند...
۰۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۶
۱
۰
ف.ع
سلامتی بزرگترین نعمت است
حتی اگر ثروت نباشد
حتی اگر سواد نباشد
حتی اگر...حتی اگر هیچ کدام از نعمت های دیگر نباشند ، هیچکدام...
"قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید"
۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۴۲
۱
۰
ف.ع
بعضی پست ها هم هستند که هیچگاه منتشر نمیشوند...
۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۰۴
۰
۰
ف.ع
آدم ها تا نیازتان دارند
باید باشی
باید بشنویشان
باید درکشان کنی
باید کمکشان کنی
باید سنگ صبورشان شوی
باید...
اما همین که نیازشان داشته باشی
طوری از دسترس خارج میشوند
که انگار وجود خارجی ندارند!
تبصره:گاهی هم تا پای جان کنارت هستند! اما
فقط
گاهی
و
بعضی
افراد...
۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۰۵
۰
۰
ف.ع
قبل از اینکه برای دیگران تجربه شوید از تجربه دیگران استفاده کنید...
۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۱۶
۱
۰
ف.ع
۰۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۱۸
ف.ع
گاهی باید دیگران را تنها گذاشت
۰۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۲:۲۰
۱
۰
ف.ع