اگر دوستش دارید ساده تسلیم نشوید... برای نگه داشتن کسی که دوستش دارید هزار بار تلاش کنید... اما نه هزار و یک بار! وقتی هر بار شما جلوی در بایستید ولی تمام عمر چشم طرفتان به در دوخته شده باشد چه فایده؟ وقتی تمام عمر شما به خیال خودتان در خانه ی امنی هستید غافل از آنکه آن طرف شب و روز و صبح و ظهر و عصر و نصفه شب چهارچشمی زل زده باشد به آن در لعنتی چه فایده!؟ دستِ آخر ممکن است حتی از جلوی در هولتان بدهد و حتی برنگردد که ببیند که سرتان به لبه ی میزی صندلی ای چیزی خورده باشد یا نه؟!... پس وقتی به بار هزار و یکم کشید از جلوی در کنار بروید و بگویید: "بفرمایید عزیزم، خفه کردی خودت را با این آرزوی رفتن، بیا عزیزم این تو این در!... اصلا همه ی درهای دنیا یکجا برای تو!"... بعد خودتان پشتِ سرش سرتان را محکم به دیوار بکوبید شرف دارد به اینکه او هولتان بدهد سرتان به یک وری بخورد! عشق است عزیزم، کوره ی آتش سوزیِ آشوییتس که نیست؛ خفه کردی خودت را بس که زل زدی به در!



+مهدیه لطیفی