یک اتفاق هایی می افتند که نباید
و من نه آنقدر گستاخم که جلویشان را بگیرم
و نه آنقدر قوی که افتادنشان را تاب بیاورم
آدم اگر در جهل باشد
اگر نداند چه بر سرش خواهد آمد
برایش بهتر است...
دارم سعی میکنم به این روزها که یکی پس از دیگری از پی هم می دوند، فکر نکنم
دارم سعی میکنم از فرصت ها از بودن ها از نیوفتادن ها استفاده کنم
استفاده میکنم قبل از تمام شدن ها قبل از نبودن ها قبل از افتادن ها...
(و کاش میشد
جلوی افتادن بعضی اتفاقات را
با احساسات
گرفت!)