آسمان پاییزم
و تلالو برگ های خیسِ خوابیده
در من جاری ست
بیداری باران
از چشم هایم ریخته
و سوز سردی
استخوان هایم را دریده
مرا در آغوشت نگاه دار 
پیش از آنکه
باد
هر تکه ام را
به رفتار پاییز
بسپارد...