در مسیرِ شدن

أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ

دور برگردان این جاده کجا ست؟

به ما که رسید آسمون رمبید؟
۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۲۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ف.ع

شهاب؛ ستاره ای که افول کرد...

من آن ستاره نامرئی ام که دیده نشد
صدای گریه تنهایی اش شنیده نشد
من آن شهاب شرار آشنای شعله ورم
که جز برای زمین خوردن آفریده نشد...
۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

بگذار اگر این بار سر از خاک برآرم، بر شانه‌ی تنهایی خود سر بگذارم

در سینه‌ام آویخته دستی قفسی را

                        تا حبس نفس‌های خودم را بشمارم...

فاضل نظری

۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

اول فکر کنید ، تحقیق کنید ، ببینید؛ بعد تهمت بزنید!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۱۳ ۰ نظر
ف.ع

والا!

بلاگفای عزیز ؛وقتی پتانسیل انجام کاریو نداری شروعش نکن لطفا!

۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۱۸ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ف.ع

ببین من چه کشیدم تو چه کردی

سرسبز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی؟
افتادم و بر خاک رسیدم، تو چه کردی؟ 
من شور و شر موج و تو سرسختی ساحل
روزی که به سوی تو دویدم، تو چه کردی؟
 هرکس به تو از شوق فرستاد پیامی
من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی 
مغرور، ولی دست به دامان رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟
 «تنهایی و رسوایی»، «بی‌مهری و آزار»
ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی

- فاضل نظری
۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

و من نمیدانم که چرا میگویند:اسب حیوان نجیبی ست! کبوتر زیباست!

هرکجا هستم

باشم

آسمان مال من است

پنجره

فکر

هوا

عشق

زمین 

مال من است 

+و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست؟

۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۲۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

آری، هست...

کرده ام موی سیه را، به فراق تو سپید

                              تا نگویند که بالای سیه، رنگی نیست

۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

نفس کشیدم و گفتی زمانه جانکاه است،نفس نمی‌کشم! این،آه از پیِ آه است...

گاه باخودم میگویم

میشود آیا 

لحظه ها بازگردند

یا که تکرار شوند؟

۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۳:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

یادم باشد:

من مسئول تربیت دیگران نیستم...
۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ف.ع

عشق آدم هارا بد عادت میکند!

بعضی چیزها هم هستند که تنها

باعشق

معنا میگیرند

مثلا آدم های زیادی هستند که دوستشان داریم

اما هیچگاه به آن ها صبح به خیر و شب به خیر نمیگوییم

چنین کاری اصلا شاید برایمان بی معنا باشد!

اما عشق که باشدبرایت صبح به خیر و شب به خیر گفتن هایش

لذت بخش است

شیرین است 

و دوست داری اصلا هر ثانیه صبح وشب  باشد!

اما از کسانی که دوستتان دارند

توقع نداشته باشید جای عشقتان را پر کنند

این کار 

قطعا

برای آنها

کسالت آور

خواهد بود!

۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

یادت باشد تو دوست او هستی نه خود او!

هر کس برای خودش یک محدوده ی شخصی دارد
حتی اگر دوست صمیمی اش باشی
توقع نداشته باش
تورا به محدوده اش راه دهد
و اگر به آن محدوده تجاوز کردی
انتظار هرگونه توبیخی را داشته باش
 دوست بودن
مجوز تجاوز تو به حریم و محدوده شخصی آدمهانیست...
در حریم شخصی آدم ها چیز هایی ست
که اگر قرار بود بدانی
آنجا نبودند!

۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ف.ع

دیدار ما تصور یک بینهایت است، با یکدگر دو آینه را رو به رو مکن

دیگر سراغ خاطره های مرا نگیر
خاکستر گداخته را زیر و رو مکن


-فاضل نظری-آن ها

۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

بعد هم دستان دریا رابگیرم و موج شوم...

کاش یک نفر باشد

از راه بیاید

آرام و ساده باشد 

بی هیچ تجملی 

بی هیچ حرفی

بنشیند

و نگاهش به دور دست ها باشد

آفتاب مایل بتابد و

نیمی از صورتش را روشن کند

 نسیم هم اندکی 

گوشه ی پیراهنش را تکان دهد 

و آهنگ دریا 

با صدایش همراه شود 

سرش را برگرداند 

و موهایش را که از تابش آفتاب روشنتر شده 

کنار بزند

و بگوید:

چه خبر؟

و بعد از سکوتی عمیق

آه...

برایش تمام خبر های ناگفته ام را بگویم 

خبری هایی که پیش از وقوع حادثه شدند

خبر هایی که با "سلامتی"گفته نشدند

و بعد

آرام لبخند بزند 

و بلند شود 

شن های نمناک ساحل را 

از پیراهنش بزداید

و برود ...

۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۰۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست...

گفتم بدوم
تا تو
همه فاصله ها را
تا زودتر از واقعه
گوبم
گله هارا

        گله ها را

               گله ها را ...
.
.
.
یک بار هم ای عشق من
از عقل میندیش
بگذار که دل حل کند این

مسئله هارا
          مسئله هارا
                   مسئله هارا...

۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

یادمان باشد خود خواه نباشیم ...

یادمان باشد برای راحتی خودمان 

دیگران را ناراحت نکنیم

برای سلامتی خودمان

دیگران را مریض نکنیم

برای بالا بردن خودمان

دیگران را زیر نگیریم

برای خالی کردن خودمان

دیگران را پر نکنیم 

برای حقانیت خودمان

دیگران را نا حق ننامیم

برای آسایش خودمان

آسایش دیگران را برهم نزنیم

برای زندگی خودمان

زندگی را از دیگران نگیریم... 

۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

راضی به "اگر" ..."شاید"..."هرچیز که پیش آید"...

"اگر" را کاشتند 

درنیامد...

۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس

صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی
گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند
ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی...


-مولوی
۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

حقیقت است دیگر

گاهی آنقدری که دیگران برای ما مهمند
ما برای دیگران مهم نیستیم...
از حقیقت گریزی نیست
پذیرش
پذیرش
و باز هم پذیرش
لازم است
۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع

اورا نخواهم بخشید اگر چنین شود : |

به گمانم بلاگفا میخواهد خاطراتم را بدزدد !
۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۱۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ف.ع